آرامش ابدی
پروردگارا
من چیزی نمیبینم
آینده من پنهان است
ولی آسوده ام
چون تو را میبینم
و
تو همه چیز را . . .
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
پ.ن : بهم نگو : مواظب خودت باش، میخام بهم بگی : "خودم مواظبتم"
من حقیقت را دیده ام
مثل آنچه با ذهنم ساخته بودم نیست
و تصور زندگی کردن با آن
روحم را برای همیشه تسخیر کرده است
اگر یک روز، یک ساعت
ناگهان همه چیز بخواهد به یک چیز تبدیل شود
برترین آنها مهر ورزیدن است.
داستایوسکی
راز و ثروت
برای جذب پول باید همه حواست متوجه پول و ثروت باشد. اگر به این فکر کنی که به اندازه کافی پول نداری، غیر ممکن است بتوانی پول بیشتری جذب زندگی ات بکنی زیرا در این صورت همه افکارت متوجه پول کافی نداشتن می شود. اگر همه حواست را روی پول کافی نداشتن متمرکز کنی، برای خودت شرایط بیشتری برای بی پولی یا کم پولی فراهم می کنی. باید حواست را متوجه فراوانی پول و ثروت کنی تا پول و ثروت وارد زندگی ات شود.
پول وثروت رابه خودت جذب کن
علت اینکه کسی پول کافی ندارد این است که با افکارش مانع آمدن پول می شود. هر نوع افکار، احساسات و عواطف منفی مانع رسیدن چیزهای خوب، از جمله پول، به تو می شود. دنیا مانع رسیدن پول به دست تو نمی شود زیرا همه پولی را که می خواهی همین حالا در دنیا موجود است. اگر به اندازه کافی پول نداری، علتش این است که مانع جریان پول به زنگی ات می شوی و این کار را با افکارت انجام می دهی. باید در ترازوی ذهنت کفه پول بیشتر از حد نیاز داشتن، سنگین تراز کفه کمبود پول باشد. برای این کار باید بیشتر به ثروت و فراوانی فکر کنی. وقتی به پول نیاز داشته باشی، احساس نیرومندی در وجودت شکل می گیرد و بنابراین از طریق قانون جذب، نیاز به پول راجذب می کنی و این اصلاً خوب نیست.
می خواهم رازی را برایتان بگویم. راه میان بر برای رسیدن به هر چیزی که در زندگی ات می خواهی این است که همین حالا شاد باشی و خوشی را احساس کنی! این سریع ترین راه رسیدن به پول و هرخواسته دیگری است که داری. قانون جذب در واقع افکار و احساسات عمیق درونی ات را در زندگی ات منعکس می کند.
دکتر جو وایتالی:
اگر در گذشته فکر می کردی تنها راهی که ممکن است از آن پولی به دستت برسد شغلت است، فوراً این فکر را از ذهنت بیرون کن. هیچ می دانی که اگر به این طرز فکرت ادامه بدهی، همین فکر باید در زندگی ات تحقق پیدا کند؟ این طور فکرها به هیچ دردت نمی خورند.
دانه می چید کبوتر، به سرافشانی بید
لانه می ساخت پرستو، به تماشا خورشید
صبح از برج سپیداران می آمد باز
روز با شادی گنجشکان می شد آغاز
نغمه سازان سراپرده دستان و نوا
روی این سبزه گسترده سراپرده رها
دشت، همچون پر پروانه پر از نقش و نگار
پرزنان هر سو پروانه رنگین بهار
.
.
.
مهر، چون مادر می تابد سرشار از مهر
نور می بترد از آینه پاک سپهر
می تپد گرم، هم آواز زمان قلب زمین
موج موسیقی رویش! چه خوش افکنده طنین
ابر می آید سر تا پا ایثار و نثار
سینه ریزش را می بخشد بر شالیزار
رود می گرید تا سبزه بخندد شاداب
آب می خواهد جاری کند از چوب، گلاب
خاک می کوشد تا دانه نماید پرواز
باد می رقصد تا غنچه بخواند آواز
مرغ می خواند تا سنگ نباشد دلتنگ
مهر می خواهد تا لعل بسازد از سنگ
تاک صد بوسه ز خورشید رباید از دور
تا که صد خوشه چو خورشید برآرد انگور
سرو، نیلوفر نشکفته نوخاسته را
می دهد یاری کز شاخه بیاید بالا
.
.
.
سرخوشانند ستایشگر خورشید و زمین
همه مهر است و محبت نه جدال است و نه کین
اشک می جوشد در چشمه چشمم ناگاه
بغض می پیچد در سینه سوزانم، آه
پس چرا ما نتوانیم که این سان باشیم؟
به خود آییم و بخواهیم که : انسان باشیم
فریدون مشیری
فمنیست نیستم
اما مقاله ی خانم "تهمینه میلانی" را که خواندم دیدم چقدر درست و خوب گفته
و دقیقا خشونت علیه زنان را چه خوب بیان کرده
شاید شما قبلا این را خوانده باشید اما بد نیست که باز هم بخوانید ...
برام مهم نیست که وقت بذارید نظری برام ارسال کنید فقط ازتون میخام
که وقت بذارید بادقت این مطلب رو تا آخر بخونید ارزششو داره.
شاید من هم خشونت بر خود و بر دیگری را در اثر تکرار حق می دانم
حق خودم ، حق دیگری و حق جامعه.
زخمی که نمی بینیم :
می دانید؟
خشونت همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست.
خشونت، تحقیر، آزار و گاهی یک نگاه است.
نگاه مردی به یقه ی پایین آمده ی لباس زنی وقتی که دولا شده و چایی تعارف می کند.
نگاه برادری است به خواهرش وقتی در مهمانی بلند خندیده.
نگاهی که ما نمی بیینیم. که نمی دانیم ادامه اش وقتی چشم های ما در مجلس نیستند چیست!
ترسی است که آرام آرام در طول زمان بر جان زن نشسته.
خشونت بی کلام، بی تماس بدنی،مردی است که وقتی در را باز می کند
زن ناگهان مضطرب می شود، غمگین می شود.
نمی داند چرا. در حضور مرد انگار کلافه باشد. انگار خودش نباشد.
انگار بترسد که خوب نیست که کم است که باید لاغرتر باشد چاق تر باشد
زیباتر باشد خوشحال تر باشد سنگین تر باشد سکسی تر باشد
خانه دارتر باشد عاقل تر باشد.
خشونت آن چیزی است که زن نیست و فکر میکند باید باشد.
خشونت آن نقابی است که زن می زند به صورتش
تا خودش نباشد تا برای مرد کافی باشد.
مرد می تواند زن را له کند بدون اینکه حتی لمس اش کند.
بدون اینکه حتی بخواهد لهش کند.
این ارث مردان است که از پدران پدرانشان بهشان رسیده.
خشونت، آزارو تحقیرامتداد همان "مادرش را فلان ها، عمه اش را بیسار" هایی است
(باعرض پوزش) که به شوخی و جدی به هم و به دیگران می گوییم.
خشونت، آزار و تحقیر همان "زن صفت" و "مثل زن گریه می کردی" هایی است
که بچه های مان از خیلی کودکی یاد می گیرند.
خشونت، آزار و تحقیر پله های بعدی نردبانی هستند که پله ی اولش
"با فلانی و بیساری معاشرت نکن" چون... فلان لباس را نپوش" چون ... است.
چون هایی که اسم شان می شود "عشق".
عشق هایی که می شوند ابزار کنترل.
که منتهی می شوند به زنانی بی اعتماد به نفس، بی قدرت، غمگین، تحقیر شده،
ترسان، وابسته، تهدید به ترک شده و شاید کتک خورده
که فکر می کنند همه ی زخم هایشان از عشق است.
که مرد عاشق ، زخم می زند و زخم بالاخره خوب می شود.
خشونت زنی است که زیر نفس های آغشته به بوی الکل مردش ،
تظاهر به لذت می کند و فکر می کند قاعده ی بازی همین است.
خشونت توجیه آزار روحی، کلامی، جسمی و جنسی مردی است که مست است.
مستی انگار عذر موجهی باشد برای نا موجه ترین رفتارها.
می دانید؟
کتک بدترین نوع خشونت علیه زنان نیست.
کبودی و زخم و شکستگی خوب می شوند.
قدرت و شادابی و باور به خویشی که از زن در طول ماهها و سالها گرفته می شود
گاهی هیچ وقت هیچ وقت ترمیم نمی شود.
خشونت دست سنگین پدری است که بر صورت دخترک 9 ساله اش بلند می شود
اما هرگز فرود نمی آید.
خشونت گردنکشی برادری است که نگاه پسرک معصوم همسایه را کور می کند
و خواهر را نا امید می کند ازعشق پاک و دیوار به دیوار همسایگی.
خشونت آروغ زدن های شوهر است به جای دستت درد نکند
برای دستپخت عالی یک صبح تا ظهر حبس شدن در آَشپزخانه .
خشونت قانون نا برابر حق قیومیت پدربزرگی است که در فقدان پدر ،
صاحب بلامنازع نوه ی پسری اش می شود
بی این که حضور مادر در جایی دیده شده باشد.
خشونت حق ارثی است که پس از مرگ پدر به تو داده می شود،
نیم آن چیزی که برادرت می گیرد و
تازه منت بر سرت می گذارند که نان آور خانه ات دیگری است .
خشونت خود ما زنانیم که تمامی اینها را می پذیریم بی هیچ اعتراضی
و آن کسی را هم که در میان مان به اعتراض بلند می شود
با القاب زن فلان و بهمان به سُخره می گیریم .
"خشونت" خودِ خودمانیم!!!
Design By : Pichak |