آرامش ابدی
---------- *** -----------.
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
کاهش جان تو من دارم و من میدانم
که تو از دوری خورشید چها میبینی
شهریار
.------------- *** -------------.
دیوار چیست؟
آیا به جز دو پنجره
روبهروی هم
اما
بی منظره؟!
قیصر امین پور
.------------- *** -------------.
امشب به قصه دل من گوش میکنی
فردا مرا چو قصه فراموش میکنی
این در همیشه در صدف روزگار نیست
میگویمت، ولی تو کجا گوش میکنی
هوشنگ ابتهاج
.------------- *** -------------.
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت :
ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد
مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ...
جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد
خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم
مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...
یه وقتهایی هست که دوست داری اونی که دوستش داری کنارت باشه و محکم بغلت کنه بذاره اشک بریزی و راحت شی بعد آروم توی گوش ات بگه : دیوونه من که باهاتم.
*دلم یه جوری شده دقیق نمیدونم چشه؟ فقط میدونم یه چیزی اون تو هست که داره میترکه ...
سلام دوستان
خیلی وقته که آپ نکردم از تمام نظرات و محبت ها و پیاماتون ممنونم ...
دلم خیلی گرفته و ناراحتم اما بازم خودمو نباختم هنوز تکمیل ظرفیت مونده " مطمئن باشید به خودم ایمان دارم...
برام دعا کنید...
از این به بعد زودتر میام ....
فعلا ... به امید بهترین ها.....
Design By : Pichak |